نوشته شده توسط : امیر

همین چند ساعت پیش Tetsuya Nomura ، از Square Enix و مدیر دو مورد از پروژه های پیش بینی شده ، Kingdom Hearts 3 و Final Fantasy VII Remake ، اظهار داشت که این دو عنوان خیلی زود اعلام شده اند و این باعث شده است که فکر کنم اگر هست خوب یا بد که بازی های ویدیویی سالها پیش اعلام می شوند.

من سعی خواهم کرد که بر اساس خوبی و بدی که یک بازی ویدیویی در این پرونده از قبل اعلام شده است ، تأمل کنم ، به این ترتیب که همیشه بر اساس تجربه و دیدگاه خود درباره این موضوع نظر خواهم داد.

وقتی یک بازی مورد انتظار به عنوان موردی که Nomura در آن صحبت می شود اعلام شود ، همیشه دلیل جشن گرفتن است ، به خصوص برای طرفدارانش ، هر دو Final Fantasy و Kingdom Hearts دو ساگ محبوب هستند و قسمت سوم این دومی سالها در انتظار آن بود. تبلیغ شما توسط Square Enix. بنابراین می توانید بگویید که یکی از نکات مثبت در مورد اعلام بازی همیشه توهم است .

اما توهمی که در زمانی که یک بازی اعلام می شود "شکسته" می شود و بعد از سه سال دیگر چیزی در مورد پروژه نمی دانیم ، تصاویر جدیدی وجود ندارد ، یک فیلم واحد وجود ندارد یا آن را به راحتی فراموش کرده و از E3 همانطور که در پرونده فراموش شده است از Final Fantasy VII Remake ، به یاد داشته باشید که در E3 سال 2015 اعلام شد و در گذشته E3 2018 یکی از مفقودین بوده است .

این انتظار حداقل برای من بلاتکلیفی ایجاد می کند و در همین حال من شروع به از دست دادن شور و اشتیاق خود با آن عنوان می کنم که باعث خوشحالی شما می شود اما باعث خروج آن به طور نامحدود می شود ، من با The Last Guardian می گذرم ، عنوانی که رسماً در آن اعلام شد سال 2009 که قبلاً دوردست بود و سرانجام در سال گذشته سال 2016 شاهد تابش نور بودیم ، هفت سال انتظار برای یک بازی که اگرچه عنوان بدی نیست اما به آن استاندارد نمی رسد که حداقل به نظر من منتظر من باشد. توسعه ای طولانی که توهم را از دست می دهد و این همراه با فروش پروژه است ، گرچه به دلیل ژانر یا نوع بازی آن نیز همراه است.

اما همه موارد یکسان نیستند ، ما موارد دیگری نیز داریم که با وجود انتظار آنها توانسته اند انتظار ایجاد کنند و تمایل به دیدن آن را در دستان شما بالا ببرند ، پرونده The Legend of Zelda: Breath of The Wild است. در اواخر سال 2011 ، ما در مورد جدید The Legend of Zelda صحبت کردیم ، که نینتندو رسماً اعلام کرد که در سال 2012 روی پروژه جدید کار می کند ، اما تا سال 2016 نبود که ما سرانجام آن را در فروشگاه ها دیدیم ، یک تبلیغ چهار ساله اگر حساب کنیم از زمانی که نینتندو رسما این خبر را شکست ، انتظار بسیار طولانی که در پایان یکی از بهترین بازی های دهه گذشته را به ما داد ، اما این نینتندو به نظر من اشتباه بود که آن را سریع اعلام کنیم. علیرغم این ، او دندانپزشکی نکرد ، زیرا هر وقت او بیشتر می دانست که چه می کنند ، شور و شوق بیشتری ایجاد می شد ، کاملا برعکس The Last Guardian.

می توانید بگویید که اعلام یک پروژه از سالها قبل می تواند در درازمدت به نتیجه برسد ، همیشه خوب نیست و اتفاقاتی پیش می رود که برای نینتندو اتفاق افتاده است. آخرین موردی که در پایان مشاهده خواهیم کرد سایبرپانک 2077 است که 5 سال ادامه دارد .

در طرف مقابل ، بازی هایی داریم که در ماه های بعدی تبلیغ می شوند و به فروش می رسند. این E3 2018وی برخی از این عناوین را به وی اعطا کرده است که یکی از آنها Devil May Cry V است ، حماسه ای که طرفداران بسیاری دارد و او با اعلام قید پنجمین شماره از شماره خود شگفت زده شده است و اینکه در حدود نه ماه یا کمتر می توانیم از آن لذت ببریم. یکی دیگر از آنها Assassin's Creed Odyssey است که در ژوئن سال 2018 اعلام شد و در اکتبر همان سال فقط 4 ماه انتظار یا Shadow of the Tomb Raider به فروش می رود. برای گوش دادن در دسامبر سال 2017 و این در مارس 2018 رسما اعلام شده است ، و اگر ما اعلام رسمی شما را بشماریم ، فقط 5 ماه انتظار می رود. مورد دیگر این E3 2018 2018 Unravel 2 است که در 9 ژوئن اعلام شد و در همان روز برای فروش گذاشته شد.

در هر دو مورد چیزهای مثبت و منفی وجود دارد ، یکی از آنها انتظاراتی است که ایجاد می شود و همراه با آن میل به داشتن آن ، بخشی از آن با تبلیغات عناوین حاصل می شود ، در مورد Unravel 2 وقت لازم برای ایجاد توقع را ایجاد نکرده است. ، احتمالاً بسیاری از خریداران ممکن است که نشنیده باشند و دیگران که چنین هزینه ای را برنامه ریزی نکرده اند ، وجود داشته باشند ، بنابراین می توانید در فروش کوتاه مدت فاکتور بگیرید. و در مورد Final Fantasy VII Remake ، برعکس می تواند اتفاق بیفتد ، اشتیاق و تمایل زیادی به داشتن آن ایجاد می کند ، اما با گذشت زمان ناپدید می شود ، که این ممکن است بر فروش روز اول تأثیر بگذارد ، که در آن ممکن است در نظر داشته باشند که آن را خریداری کنند. بعداً چون میل به داشتن آن تسکین یافته است.

به نظر من ، یک بازی باید با حداکثر مدت یک سال اعلام شود ، در این زمان در مواجهه با توزیع کننده وقت می گذارد تا با یک تبلیغات تبلیغاتی متوسط ​​، و با روبرو شدن با مشتری ، آن را به وجود آورد تا آن اشتیاق و اشتیاق را به وجود آورد. بدست آوردن آن از بین نمی رود ، بنابراین اگر عنوان مورد نظر آنها را به خود جلب کند ، در زمان فروش آن را به دست می آورند.

به شخصه ، من وقتی این بازی را خیلی زود اعلام می کنم ، دوست ندارم و وقتی بازی ای را اعلام کردند که می توانم در مدت زمان نسبتاً کوتاهی از آن لذت ببرم ، آن را دوست دارم. آنها می گویند صبر یک فضیلت است ، در مورد ما عملاً یک تعهد است.




:: بازدید از این مطلب : 163
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 25 مهر 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر

تاو شرط جدید Netflix برای داستان های علمی است که پس از قطع صدا ، فیلمی با قدمت بیش از 90 دقیقه که توسط نگا لانداو نوشته شده و به کارگردانی فدریکو دی املاندرو ساخته شده است ، می آید که در آن ماجرا آدم ربایی را برای ما بازگو می کند. در چگونگی قربانی او سعی می کند از خانه ای که توسط هوش مصنوعی کنترل می شود فرار کند.

یک ماشین بسیار ساده
داستان با تماشای مایکا مونرو روی پرده در نقش جولیا ، زن جوانی که موفق به دزدی می شود ، آغاز می شود و کسی که در زندگی خود کسی ندارد. دقایقی پس از شروع فیلم جولیا ربوده شده و توسط اد Skrein در نقش الكس ، دانشمند و مهندسی كه سعی می كند به یك هوش مصنوعی قادر باشد كه بتواند تصمیمات خود را گرفته و "انسانی تر" بدست آورد ، گرفت ، برای رسیدن به این هدف او به موضوعات انسانی نیاز دارد و تراشه ای را در گردن قرار می دهد که محرک های مغز را دریافت می کند ، از این طریق می تواند آنها را به الگوریتم ها و کدهای برنامه نویسی تبدیل کند.

وقتی جولیا از خواب بیدار شد ، در یک سلول در کنار دو نفر دیگر محصور می شود ، که اتفاق مشابهی برای آنها افتاده است ، و آنها نیز این مطالعه را با آنها انجام می دهند. در تلاش آنها می توانند سلول را ترک کنند و متوجه شوند که در یک خانه هستند ، هنگام تلاش برای فرار ، تاو ، ماشینی که هر اتاق خانه را کنترل می کند آنها را شکار می کند و زندگی دو نفر دیگر را تمام می کند و تنها جولیا را ترک می کند.

از این نقطه به بعد ، فیلم کاملاً به ما می دهد که چگونه جولیا سعی می کند از خانه ای که تحت کنترل هوش مصنوعی است و در همان زمان توسط یک سادیست مانند الکس فرار کند ، فرار کند.



یک تاریخچه ارزشمند
تاو فیلمی است که با علاقه دنبال می شود ، یکی از فیلم هایی است که شما را به روی نیمکت می کشد اما با وجود همه چیز قابل پیش بینی است ، با فیلمنامه ای که لحظات گفتگو را با اکشن و برخی از نکات ترسناک می آمیزد ، داستانی آسان برای پیگیری و درک در همه زمانها ، اما این هرگز به هیچ وجه برجسته نیست. اگرچه رسالت خود را که سرگرم کننده است ، کاملاً انجام می دهد.

تصور هنری که می خواهد انسان شود
در مورد تفسیر چیز چندانی برای گفتن ندارم ، من اد اسکرین را بیشتر از مایکا مونرو دوست داشتم که او را بیشتر برای عملکردش در Deadpool ، الکس که نام شخصیت این فیلم است ، در نقش او به عنوان یک دانشمند بیشتر می شناسم. کنترل کننده و دستکاری کننده ای که تا زمانی که به هدف خود برسند ، با عباراتی که به آنها تحمیل می کند و می توانند ترس و احترام بگذارند ، اهمیتی نمی دهند.

مایکا مونرو به عنوان جولیا نقشی را ایفا می کند که مرا قانع نمی کند ، من عذاب ، درد ، استرس یا ناتوانی را که او سعی می کند در بعضی از لحظه ها احساس کند ، احساس نمی کنم ، که همیشه به نظر می رسد از خودش اطمینان دارد و انگار میهمان خانه است ، به نظر می رسد او می داند که از ابتدا آن خانه را کاملاً ترک خواهد کرد ، اتفاقی که آن لحظات ناراحتی و عدم اطمینان را از بیننده دور می کند.

سرانجام ما Tau داریم ، بلکه صدای Tau است که در نسخه اصلی توسط گری اولدمن معروف است ، معروف به سیریوس بلک در هری پاتر یا جیمز گوردون در فیلم Dark Knight: Legend دوباره متولد شده است. و در نسخه اسپانیایی توسط Eugenio Roldán که به نظر من در هر دو نسخه بسیار محبوب است ، البته گری اولدمن قلاب بیشتری دارد ، بازیگر بسیار با استعدادی و شناخته شده است.

موسیقی که TAU دوست دارد
موسیقی متن فیلم توسط Bear McCreary ساخته شده است ، با قطعاتی که در لحظه های شدید فیلم عالی به نظر می رسد ، همچنین با موسیقی کلاسیک ترکیب می شود ، این مورد مورد علاقه هوش مصنوعی تاو است و همان چیزی است که خالق آن را قرار می دهد. الکس وقتی متوجه می شود که قلبش در حال مسابقه است ، انتخابی که بسیار خوب به نظر می رسد.

فقط یک NETFLIX دیگر
تاو یک فیلم لذت بخش از ابتدا تا انتهاست ، جای تعجب ندارد و همچنین سعی نمی کند باشد ، فقط یک مورد دیگر از پلتفرم Netflix که کار خود را انجام می دهد ، یعنی سرگرمی. اگر داستان علمی را دوست دارید و کار دیگری ندارید ، یا فقط می خواهید چیزی "جدید" ببینید ، تاو یک فیلم ایده آل برای آن لحظات است.

نتیجه گیری
تاو فیلمی است که سرگرم کننده است ، با یک فیلمنامه ساده اما شما را روی نیمکت نگه می دارد ، هرچند چیز قابل توجهی نیست.




:: بازدید از این مطلب : 166
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 25 مهر 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر

Broly شخصیتی است که توسط Toei Animation ساخته شده است و در مجموع سه فیلم غیر کانن از مانگا / انیمه معروف استاد آکیرا توریماما ، Dragon Ball ظاهر شده است. شخصیتی که از آستین گرفته شده و از محبوبیت بسیار خوبی برخوردار است ، یکی از محبوب ترین شخصیت های هر فن Ball Dragon و به طور خاص Dragon Ball Z و مخصوصاً بسیاری از شخصیت های مورد علاقه وی است.

هر فن اژدها توپ برول را می شناسد ، یک Saiyan با قدرت بی اندازه و فرزند پاراگوس ، که توسط همان پادشاه از سیاره گیاهخوار تبعید شد ، از ترس از قدرت برولی که فقط یک کودک بود ، از خیلی ها قدرتمندتر بود. بزرگسالان سایان. این داستانی است که Toei Animation به ما گفت ، و این منشأ ما از آن شخصیت است.

برادر ، چگونه می دانیم
با یک شخصیت پریشان ، چند کلمه و حتی یک نفر خجالتی می توان گفت ، اینگونه است که او در حالت پایه خود رفتار می کند و وقتی قدرت خود را رها می کند و به این ترتیب تبدیل به یک افسانه سوپر ساعیان یا سوپر سایان می شود ، به یک موجود بی رحمانه ، بی رحمانه و بی پروا تبدیل می شود. Berserker که به جای رنگ زرد / طلایی معمولی با موهای سبز رنگ شناخته می شود و عضله و قد بدن آن پیاده سازی می شود ، در دگرگونی دانش آموزان معمولی آبی سوپر ساعیان را از دست می دهند ، با دیدن چشمانشان کاملاً سفید ، که احساس از دست دادن عقل می دهد و با خشونت و تمایل به ویرانی از بین می رود.

اینگونه است که ما برولی را می شناسیم و به این ترتیب عشق همه دوستداران این اثر به دست آمد.

تنها چند ساعت پیش ، Toei Animation از شرور جدید فیلم مورد انتظار Dragon Ball Super که در پایان سال اکران می شود ، پرده برداری کرد ، به طور خاص در 14 دسامبر سال جاری در ژاپن اکران می شود که در آن شرور جدید است. برولی ، از شخصیت غیر کانونی بودن به شخصی که متعلق به کار و تاریخ رسمی است ، می رود ، از این طریق برولی کانن می شود.

پوشش-فیلم-اژدها-توپ-فوق العاده برنز
Cover Dragon Ball Super: Broly ، در تاریخ 14 دسامبر در ژاپن منتشر می شود
یک حقایق حقایق
در این فیلم ظاهر برولی کاملاً با تغییر شناخته می شود ، اتفاق می افتد که بدن نازک و افتادگی چشمی مستحکم تر در حالت پایه خود و ظاهری ترسناک تر ، نمونه ای از این نبرد جنگجو دارد. بنابراین می توان استنباط کرد که شیوه ی زندگی او کاملاً بازسازی خواهد شد ، و جای خود را به شخصیتی کاملاً متفاوت از یک روز می داد که به او محبوبیت بسیاری می داد.

ما آن را به طور خلاصه در تیزر کوچکی که چند ماه پیش به بازار عرضه شده است ، دیدیم و دوباره آن را روی کاورهایی که چند ساعت پیش در معرض دید عموم قرار گرفته است ، می بینیم و با این روش سعایی را فاش می کند که همه ما در ابتدا فکر می کردیم که یاموشی خواهد بود ، و اکنون می بینیم که اینگونه نیست.



لباس او تغییر می کند ، اگرچه او هنوز پایه Broly را دارد که همه ما می دانیم ، با آن نوع تونیک روی کمر و دستبندهایش ، ما همچنین رنگ سبز معمولی موهای او را در تغییر و تحول در Legendary Super Saiyan یا Berserker و از بین رفتن آن می بینیم. دانش آموزان از نگاه او ، به طوری که تحول حفظ می شود و به تئوری Legendary Super Saiyan of the world 7 می دهد ، زیرا کاله کسی است که گفته می شود در جهان 6 ، اسپویلر احتمالی Dragon Ball Super ، اما همه طرفداران اژدها توپ مطمئناً از قبل می داند.

در کاله اگر شخصیتی را ببینیم که بیشتر شبیه برلی باشد ، شخصیتی است که ما می شناسیم ، اما در این راه اندازی مجدد جدید شخصیت به نظر می رسد چنین نخواهد بود.

تاریخچه کاملاً جدید
داستان برولی درست قبل از تخریب سیاره گیاهخواری برمی گردد ، همانطور که قبلاً نیز گفتم ، این بار حدس می زنم آنها آن پایگاه را لمس می کنند و یک راه یا راه دیگر مجبور خواهند شد با داستان کانن ارتباط برقرار کنند ، به یاد داشته باشید که واقعاً هیچ کس از سریال Canon با Broly ملاقات می کند ، بنابراین آنها به نوعی باید در ظاهر آن شخصیت و جایی که او در آن سالها حضور داشتند ، ارتباط داشته باشند ، اگر برخی از داستان اصلی او را حفظ کنید ، باید بدانید که باید همان سن و سال Goku یا Kakarrot ، همانطور که شما می نامید ، زیرا هر دو در همان روز متولد شدند.

یکی دیگر از شبهات حضور پاراگوس است که ما او را به عنوان پدر برلی می شناختیم ، این بار نمی دانیم که آیا این شخصیت نیز به عنوان یک کانون تبدیل می شود یا به آن اشاره نمی شود. من امیدوارم که شما در حال نوشتن یک داستان خوب باشید ، زیرا مطلبی که در ذهن دارم کاملاً قابل قبول به نظر می رسد ، اگرچه این با داستان رسمی مطابقت ندارد.




:: بازدید از این مطلب : 186
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 25 مهر 1398 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

cache01last1575751749